سروده های گاهان

محمد شیرازی

چکیده  

   اوستا کتاب مقدس زرتشتیان است. این کتاب در طی قرون و اعصار مدت ها به صورت شفاهی و سینه به سینه نقل می شده است؛ تا این که در دوره ی ساسانی با تکیه بر آگاهی های موبدان و با خطی که در دوره ی ساسانی بر مبنای خط پهلوی اختراع شده بود، تدوین یافته است. کتاب اوستا خود دارای پنج کتاب است که از مهمترین این پنج کتاب یسن ها یا سرودها و دعاهای دینی است. یسن ها خود هفتاد دو فصل است که هفده  فصل آن به نام گاهان یا گات ها یا گاثه ها نامیده می شود. محققین گات ها را از سروده های شخص زرتشت می دانند. در این نوشتار ضمن بررسی جایگاه گات ها در آئین زردتشتی به تبین آموزه های دینی درون متن این سروده می پردازیم.

کلید واژه ها:اوستا، یسنا ها، گاهان،،موزه های دینی در گاهان   

مقدمه

   اوستا کتاب مقدس دین زردتشتی است که طی اعصار و قرون مختلف سینه به سینه در میان زردتشتیان نقل و بر اساس آن هویت دینی زردتشتی شکل گرفته و حفظ شده و مراسم دینی مبتنی بر آموزه های اوستا اجرا می شده است. در دوره ی ساسانی کار مکتوب کردن اوستا با همت موبدان انجام گرفته، و کتاب اوستای مکتوب تدوین گردید. اوستای ساسانی دارای بیست و یک کتاب (نسک) بوده است که اوستای موجود در حدود یک چهارم اوستای دوره ی ساسانی می باشد. اوستا یروزگاار ساسانیان دارای 345700 واژه و زند(گزارش بهلوی) بوده است.[1]

 اوستا دارای پنج کتاب یا بخش است. شرح بخش های اوستا به شرح زیر می باشد:

 بخش اول - یَسنها، مشتمل بر سرودها و دعاهای دینی است و هفتاد و دو (ها) یا فصل دارد. گاهان (گات ها یا گاثه ها) که باستانی ترین بخش اوستا است و آن را سروده های خود زرتشت می دانند، هفده فصل از هفتاد و دو فصل یسنها را شامل می شود.

بخش دوم- ویسپَرَد، مجموعه ای از ماحقات یسنها است و بیست و چهار کَرده یا فصل دارد.

بخش سوم - یَشتها، مشتمل بر سرودهایی خطاب به خدایان باستانی است. مجموعه ی موجود این سرودها بیست و یک یشت است.

بخش چهارم - وَندایداد یا "ویدیوداد"، در اصل کتابی است مربوز به آیین های عملیِ زندگی در جای جای آن دیده می شود و شامل بیست و دو فرَگَرد(فصل) است.

بخش پنجم خُرده اوستاست که خلاصه ای از اوستای دوره ی ساسانی و مجموعه ای از دعا ها و نیایشها است.2

 گاهان یا گات ها

   گاهان یا گات ها از کهن ترین و مهمترین بخش های اوستا است که طبق گفته ی محققین از سروده های خود زرتشت است.  که طی سال های دراز به یادگار مانده است و بنا به ادعای محققین بی کم وکاست و به شکل سرود هایی موزون برای ایرانیان به یادگار مانده وسینه به سینه ازنسلی به نسل دیگر انتقال داده شده است. گاهان (گات ها یا گاثه ها) هفده فصل از هفتاد و دو فصل یسنها را شامل می شود.

    واژه ی گائا در اوستا (Gathha) گات ها، جمع گات به معنی سرود یا شعر وگفتار منظوم است. گات ها در زبان پهلوی به گاس (گاث) (Gas) و جمع آن (Gasan) تبدیل شده و به فارسی "گاه" گفته می شود.[2] شاید انسان ها نجواهای عاشقانه و عارفانه ی خود را با خدا به دلیل تکرار و نیز در شگوه از رنج و درد و حزن و اندوه زمانه به صورت ناله درآورده و به مرور زمان تبدیل به سرود و نغمه گردیده است.     

زبان گاهان

   گاهان به گویش اوستای کهن یا گاهانی سروده شده است که با گویش اوستای متأخر متفاوت است. گویش گاهانی از نظر قدمت و از نظر گویشی با گویش اوستای متأخر تفاوت دارد. گویش گاهانی، کهن‌تر   به گفتهٔ ویلیام ملاندرا: «گات‌ها در مقایسه با ادبیات سایر ادیان مشرقی شاید مبهم‌ترین و پرابهام‌ترین سروده‌ها باشند. تقریبأ هر بند از گات‌ها آماده چندین تفسیر است.

تقسیمات گاهان  

گاهان به پنج بخش تقسیم می شوند که عبارتند از :

1- . اَهونَوَد گاه  (Ahnaved)

   اَهونَوَد گاه دربارهٔ نیایشِ خدا، و گزینش پیامبر است. در پهلوی آن را  اهنودگات می‌خوانند. اَهونَوَد گاه شامل ۷ هات (فصل) می‌باشد. هر هات یا فصل مشتمل بر چند قطعه است و هر قطعه دارای سه مصراع است. هر مصراع شانزده هجا دارد که پس از هجای هفتم وقف یا سکته‌ای است. آغاز آن از شروع هات ۲۸ یسنا و تا پایان هات ۳۴ یسنا است.

2- اَشتَوَد گاه (Ostavad)

   اَشتَوَدگاه دربارهٔ راز آفرینش، خودشناسی و خداشناسی است. اشتاویتی به پهلوی اشتود گات گفته        می شود. هر اَشتَوَد گاه دارای چهار فصل است و هر فصل به چندین قطعه تقسیم شده است که هریک پنج مصراع دارد و هر مصراع ۱۱ هجا است و سکته یا وقف بعد از هجای چهارم است اَشتَوَدگاه شامل هات ۴۳، تا ۴۶ یسنا می باشد.

3- سپنَتمَد گاه (Spantamad)

    سپنَتمَد گاه دربارهٔ آفرینش و پیرامون آن است و چهار «هات» دارد. هر هات چندین قطعه و هر قطعه ۴ مصراع و هر مصراع یازده هجا دارد. وقف در این فصل مانند اشتودگاه (اشتودگات) پس از هجای چهارم است و شامل هات ۴۷، ۴۸، ۴۹ و ۵۰ می‌شود.

4- وُهُوخشترگاه ( Vohuksatr)

   وُهوخّشترگاه دربارهٔ تازه شدن جهان و بهرهٔ کارکرد آدمی است. تنها یک فصل (هات) دارد، هر قطعه ۳ مصراع و هر مصراع ۱۴ هجا دارد و سکته یا وقف در وسط آن یعنی پس از هجای هفتم می‌آید  شامل هات ۵۱ یسنا می باشد.

5- وَهیشتوایش گاه (Vahistuist)

   وَهیشتوایش گاه،  درباره ی آرزوی بلند زرتشت است و هفت فصل دارد. قطعه‌ها مرکب از دو مصراع کوتاه و دو مصراع بلند اند. مصراع کوتاه ۱۲هجایی، با وقف پس از هجای ۷ ام.  و مصراع‌های بلند ۱۹ هجایی با دو وقف یکی پس از هجای هفتم و دیگری پس از هجای ۱۴ام است. شامل هات ۵۳ یسنا می باشد.[3]

آموزه های دینی گات ها

   در باره ی اندیشه های مستتر در متن گاهان سخن های بسیاری گفته شده است. بعضی این سروده ها را مبانی فلسفی ایران باستان می دانند. دكتر شروين وكيلي، مدرس دانشگاه تهران و پيام نور و نويسنده كتاب "زند ماهان" در گفت‌وگویی با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) اظهار می دارد که : "در «گاهان» كه كهن‌ترين بخش اوستاست، انديشه‌اي فلسفي قابل برداشت است كه مي‌توان از آن به عنوان قديمي‌ترين دستگاه فلسفي متعلق به ایرانیان نام برد." به اعتقاد ایشان "يكي از نقاط شروع فلسفه، پرسش از موقعيت انسان در هستي است. شيوه پاسخ‌گويي به اين سوال با توجه به برخي معيارها، دستگاهي فلسفي را به وجود مي‌آورد. چنين دستگاهي در «گاهان» وجود دارد. چنین دستگاهی در گاهان وجود دارد." به گفته وكيلي همچنين مي‌توان «گاهان» را نخستين دستگاه فلسفي ايرانيان به شمار آورد. «گاهان» متعلق به قرون يازدهم تا دوازدهم، يعني سه‌هزار سال پيش از ميلاد است.[4]

   بعضی دیگر از محققین در متن ماهان اندیشه های عمیق عرفانی را جستجو کرده و آن ها را تبین کرده اند. علیخانی در کتاب "بررسي لطايف عرفاني در نصوص عتيق اوستایي،عرفان گاهانی را به نوعي  با عرفان شمني قابل مقايسه مي داند. گروهي ديگر بر اخلاقيات در اين متون تأكيد مي ورزند و زردشت را چون آموزگاري م يپندارند كه از نيك و بد انديشه، گفتار، و كردار سخن مي راند. برخي هم بر آداب و آيين ها تأكيد مي ورزند و سبك و سياق آن را رمزآميز و از نوع راز و نياز با خداي بزرگ و داراي زباني پر ايهام مي دانند كه احتمالاً تنها در انجمن ديني كاربرد داشته و مناسب تودة مردم نبوده است.[5]

    در این مکتوب ما از جنبه ی فلسفه ی دین گاهان را مورد بررسی قرار می دهیم و سعی می کنیم از میان این متن اصول دین زردتست را استخراج کنیمو روش ما در این کار روش کلامی خواهد بود؛ بنابراین مسایل مهم و مورد بحث در علم کلام که در رابطه با یک دین مطرح است را مورد بررسی قرار می دهیم.

1- خدا در گاهان

   درگاهان، اهورمزدا خدای خالق هستی است. او جهان را از هستی خود آفریده است. آغاز هستی از او شکل گرفته است و انجام هستی هم با او ختم می شود. این اند یشه در بندهای زیر گاهان آمده است:

11/28- ای مزدا اهورا...بیاگاهان مرا از آفرینش جهان.

8/31- ای مزدا گوید اندیشه ی من که تویی آغاز هستی. که تویی انجام هستی.

لازم به ذکر است که واژه ی اهورمزدا و "مزدا" و "مزدا اهور" همه نام خداوند و پروردگار آیین زردتشت است. اهورامزدا در لغت به معنی " سرور دانا" است.[6]

   بررسی بیشتر در سرودهای ماهان نشان می دهد که تنها اهورامزدا نیست که قدرت خلق و آفرینش دارد بلکه سِپَندارمَذ (ایزد بانوی زمین سر سبز) که به عنوان تجلی خدا محسوب می شود و نیز قدرت خلق دارد. از این ایزد بانو در گاهان چنین یاد می شود.

9/31- از آن توست سِپَندارمَذ (ایزد بانوی سر زمین سبز)

2- جلوه های خداوند

   در گاهان برای خدا جلوه هایی تصور شده که با اهورامزدا خویشاوندی دارند. این جلوه ها، عناصر الهی و قابل پرستش هستند. بعضی این جلوه ها را شش و بعضی هفت می دانند. عبارتند از :

الف سپند مینو (سپنته مئینو) به معنی روح افزایش و مقدساست که  این تجلی نماد اصلی اخورامزدا و روح و اندیشه ی ی او بشمار می آید.

ب- اردیبهشت (اَرته وَ هیشه یا اشه وَ هیشه به معنی راستی است که زیباترین امشاسپندان و نمادی است از نظام جهانی، قانون ایزدی و نظم اخلاقی در جهان.

ج- بهمن (وهومنه) به معنی اندیشه ی نیک است که در طرف راست اهورامزدا می نشیند و تقریبا" نقش مشاور او را دارد.

د- اسپندارمد،اسفندارمد، سپندارمد(سِپَنته آرمئیتی به معنی اخلاص و بردباری مقدس است.سپندارمد با نمادی زنانه، دختر اورمزد به شمار می آید و در انجمن آسمانی در دست چپ می نشیند.

ه- شهریور(خشَترَه وئیریه) به معنی شهریاری و سلطنت مطلوب است و مظهر توانایی، شکوه،سیطره و قدرت آفریدگار است.

و- خرداد(هئوروتات) به معنی تمامیت،کلیت و کمال است و مظهری است از مفهوم نجات برای افراد بشر.

ح- امُرداد (اَمِرِتات) به معنی بیمرگی است و تجلی دیگری از رستگاری و جاودانگی.[7]  

اشه و هومنه پسران اهورامزدا و آرمئیتی دختر اهورامزدا است. جلوه های اهورا مزدا بعد ها در اوستای جدید عنوان امشاسپندان گرفته اند. 

 

 

3- خدا داور نهایی اعمال انسان

   انسان ها آزادند تا خوب و یا بد باشند، خداوند داور نهایی است برای سنجش اعمال آن ها. در گاهان در این باره چنین آمده است:

13/31- اهورامزدا از هرکار آشکار و نهان مردم آگاه است و گناهان کوچک و بزرگ همه را با دیدگان روشن بین خود می بیند و پیوسته همه ی کارها را برابر قانون ابدی خویش پاداش و جزا می دهد.[8]

14/31- تنها اهورامزداست که کیفر کارهای مردم را در گذشته و حال و آینده به درستی خواهد داد، چه او، برای هرکار نیک یا بدی پاداش و سزایی مقدر داشته و حساب همه ی کارها را در روز بازپسین منظور خواهد کرد.

4/48- ای مزدا آن که نیک اندیش است یا آن که بد اندیش. همان گونه است دین او....هرکس آزادانه تواند برگزیند خواستِ خود را. پس آن گاه خرد توست آن جدا کننده ی نیک از بد.

4- چگونگی خلقت

   در گاهان اهورامزدا مظهر خرد است که جهان را به وسیله ی خرد خلق می کند.

در گاهان از دو جهان خاکی و مینوی سخن گفته می شود. جهان مینوی، جهان دیگر، جهان زبرین، جهانی که آدم پس از مرگ بدان می رسد.  

5- آفرینش انسان برپایه جسم و جان

   در گاهان در چندین سروده بیان می شود که خداوند انسان را از دو نیرو و یا طبع، جسم و جان، آفریدهاست.

11/31- ای مزدا در آن آغازین روز . آن گاه تو آفریدی تن های ما را. آن گاه تو آفریدی روان های ما را

6- معاد یا روز قیامت

   در چندین سرود از گاهان به پاداش روز واپسین و جزای اعمال نیک و بد اشاره دارد. از این سرود ها می توان نتیجه گرفت که در دین زردتشت به معاد و روزقیامت اعتقاد راسخ وجود دارد.

روشن بین خود می بیند و پیوسته همهی کارها را برابر قانون ابدی خویش پاداش و جزا می دهد.

14/31- تنها اهورامزداست که کیفر کارهای مردم را در گذشته و حال و آینده به درستی خواهد داد، چه او، برای هرکار نیک یا بدی پاداش و سزایی مقدر داشته و حساب همه ی کارها را در روز بازپسین منظور خواهد کرد.   

7- لقای الهی

   در گاهان آشکارا به رسیدن به دیدار خداوند اشاره شده است و چنین بیان شده است که در دیدار با او سخنان او را خواهم شنید.

5/28- ....کی به سرای اهورا راه خواهم یافت؟ کی شنونده خواهم شد، سخنان مزدا را.

8-  خیر و شر

   بر اساس آموزه های گاهان پایه هستی و آفرینش بر دو نیروی متضاد گذاشته شده است. گردش ماه و زمین و سیارات و ستارگان بر کنش و واکنش این دو نیروی برین قرار دارد. لذا آن چه را که نیکی خوانده می شود، منتسب به "سپنتامینو" یعنی منش نیک و پاک و آن چه را که بد و زشت می باشد، منتسب به انگره مینو یا منش زشت و نا پاک می شمارد. هر دوی این ها آفریده ی اهورامزدا است.

2/30- آن دو نیروی همزادی که در آعاز در اندیشه ی آدمی پدیدار شدند، یکی "سپنتامینو" یعنی نیکی در اندیشه و گفتار و کردار و دیگری "انگره مینو" یعنی بدی در اندیشه و گفتار و کردار است. از میان این دو، دانا نیکی را بر می گزنید. و نادان بدی را. 

 9- آزادی و اختیار انسان

4/48- ای مزدا آن که نیک اندیش است یا آن که بد اندیش. همان گونه است دین او....هرکس آزادانه تواند برگزیند خواستِ خود را.



[1] -اوستا،ابراهیم پورداود،انتشاراتفروهر،تهران،1353،صفحه 3

2-تاریخ اساطیر ایران،ژاله آموزگار،انتشارات سمت،تهران،1388،صفحه ی 7

3- اوستا، ابراهیم پورداود،انتشارات فروهر،تهران 1353،صفحه ی 27

3- برگردان گات ها، موبد رستم شهزادی، انتشارات فردوس،1377،صفحه ی 12

[4] پایگاه خبری ایبنا به آدرس www.ebina.ir تاریخ خبر يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۰، تاریخ استخراج از اینترنت 25 مهرماه 1395

[5] - چند تعبیر عرفانی در گاهان زردتشت، مارتین،شوارتز،ترجمه ی فاطمه ی جدلی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطلعات فرهنگی،تهران،1390،ص145

6- اوستا،ابراهیم پورداود،انتشارات فروهر،تهران،1353،صفحات 32، 41،

[7] -تاریخ اساطیر ایران،ژاله آموزگار،انتشارات سمت،تهران،1388، صفحه 15 تا 17

[8] - برگردان گات ها، موبد رستم شهزادی،انتشارات فردوس،1377،صفحه ی 50

Template Design:Afzadi